سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راز کشف پنی سیلین -بسوی توسعه پایدار

 
مقدمه
ما هر چه داریم از ائمه اطهار است
وجودمان پرتوافشان از روح پرفتوح و باارزنده و شکل گیرنده از امامان معصوم است که به ما حیات و نفس تازه بخشیده است و از سطح ایمان و علم و دانش پر از نشاط و پاکیزه­گی­شان بر «زندگی»مان باران معنویت که رحمت پروردگار است، شور و عشق بر وجودمان بارندگی گرفته است، خدا را شکرگزار و شاکریم که در سایة 12 معصوم پاک که وجودشان پر از علوم و دانش
طبّ شناسی، ابتکار به فنّ­آوری برای غلبه بر سختی ها و دشواریهایی که در زندگی انسانها وجود دارد هستیم. امام جعفر صادق (ع) پدر طب است و «قلب»ش پر از دانش و علوم گوناگون است که لذّت و بهره گرفتن از نوشته ها و سخن های وی چون دریایی از کتابهایش نقش معنویت از حیث انسان سازی و سلامتی و بهداشت زندگی بر خط پروردگار است و آب سالم، غذای سالم و هوای (فضای) سالم از فرمایشات آن حضرت است که بدین صورت تعبیر گردیده است، حدیثی از آن حضرت مصداق محیط سالم و زندگی سالم روشنی و سلامتی برای زندگی کردن است نه نفس کشیدن.
زندگی سالم؛ آب سالم + غذای سالم + محیط سالم و هوای (فضای) سالم و نتیجه حاصل شده از آن رسیدن به «توسعه پایدار» است. سعی و تلاش، به کار گرفتن از هوش و فعالیت اجتماعی، مولد در اقتصاد، شادابی و نشاط به روان و با رعایت و اصول فنی، بهداشتی در جسم فاقد بیماری نقش بسته شده به فرد سالم و بکارگیری مسئولیت فرهنگی نشأت گرفته از تعهد انسان و آگاهی، شناخت و ایمان از جامعه، هدفمندی زندگی به سوی توسعه پایدار از تلاش بی وقفه همکاران بهداشت محیط به ثبت رسیده است.
و همین طور سفارشات و توصیه های گهربار حضرت رسول،
امام علی (ع) و امامان از سلامتی و بهداشت سخن ها بسیار است، دانشمندان و مبتکران علوم های گوناگون همه و همه دانش آموختگان «آنان» اند.
داستان کشف و اختراع اولیه پنی سیلین داروی آنتی بیوتیک که به انسانها در خصوص ریشه کنی عفونت ها خدمت بزرگی نموده است، امام جعفر صادق (ع) است که آقای الکساندر فلمینگ دانشمند اسکاتلندی قرن بیستم بر خود و نام خودش پیوند زد ریشه و کاشف اولیه این اختراع بزرگ در نهایت از امام جعفر صادق (ع) است که این دانشمند اسکاتلندی به تاریخ اصل جریان را نقل ننمود و بر خود و نام خودش پیوند زد. جریان پیدایش و کشف اولین داروی آنتی بیوتیک به نام پلی سیلین از این قرار است که در عصر امام جعفر صادق (ع) مردی که انگشت «شصت»ش عفونت بسیار کرده بود و روز به روز عفونت و زخم آن گسترش پیدا می نمود به طبیبان زیاد مراجعه نمود و انواع و اقسام مرهم و داروهای گیاهی بر زخم وی تجویز شده بود اثر نکرد تا این که «مرد» به حضور حضرت امام جعفر صادق (ع) که شنیده بود آن امام بزرگ علوم و دانش بسیار دارد و بسیار پربار از علوم و علم و دانش های طب شناسی است به حضور ایشان رسیدند و سپس عرض داشتند که ای پیشوای بزرگ!، علوم و دانشش بر کسی پوشیده نیست و بر تمام طبیبان مراجعه نموده ام برای مشکلی که ایجاد عفونت زخم است به انگشت شصت دستم که دارای درد فراوان است و به قول معروف امان از من بریده است. انواع و اقسام مرهم ها را که طبیبان تجویز نموده اند مرتب استفاده نموده ام امّا، بر آن نه از درد آن خلاصی و رهایی دارم و نه از خوب شدن زخم که بر آن ترشح فراوان است در این ارتباط چه بکنم؟ مرا راهنمایی کنید. آن حضرت نگاهی دقیق بر زخم انگشت مرد انداخت و سپس فرمود: چاره درد و خوب شدن زخم دست شما این است که تکّه نانی را در جای مرطوب قرار دهید تا کپک بزند، پس از کپک زدگی فراوان نان، لایه رویی ان را بتراش و از لایه زیرین آن لایه ای بردار و پودر آن را در چند نوبت مرتب و تمیز بر روی زخم بپاش. و همین طور هم آن را تمیز نگه بدار و رعایت بهداشت آن را در نظر بگیر، سپس زخم دست شماخشک خواهد شد و سلامتی حاصل می شود. مرد از خدمت امام مرخص شدند، با دقت تمام دستورات را اجرا نمودند و طبق فرموده امام جعفر صادق (ع) بعد از یک هفته زخم دست مرد خشک گردید و بهبودی زخم حاصل شد، سپس مرد خوشحال و خرسند به خدمت حضرت امام رسیدند و تمام و کمال عرض ادب نمودند و به پاس از طبابت حضرت امام جعفر صادق (ع) تشکر و سپاسگزاری کردند و رو نمودند به امام و عرض داشتند که ای امام بزرگ! چه چیز در داخل نان پوسیده و کپک زده وجود داشت که باعث خشک شدن زخم «دست»م گردید؟ آن حضرت فرمودند: داخل کپک نان اجرامی هستند که بر علیه عفونت زخم دست مقاومت نشان دادند و در نتیجه این بهبودی نه جادوگری است و نه چیزی در غالب آن، فقط دانش و علوم طب است که در پیدایش آن باید انسان بسیار زیاد با دقّت و آگاهی و شناخت با اندیشه و مطالعه به چنین مسائلی می توان دست پیدا کرد و همچنین در این راستا، علوم و دانش های طب شناسی در خصوص مزاحمت هایی که در بدن انسان ایجاد عارضه و ناراحتی
می نماید وجود دارد که انسان ها با مطالعه و آگاهی با اندیشه و تفکرات ابداع خواهند نمود و معذالک چنین داستان واقعی راکه آقای الکساندر فلمینگ در یکی از کتاب ها و نوشته های امام جعفر صادق (ع) داشت مطالعه می نمود و از طرفی چون این دانشمند زیرک، باهوش و پشک­کار داشتند و علاقمند به آزمایش و دانش ابداع بودند در این راستا با جدّیت پی­گیر شدند و با آزمایش اجرام داخل کپک زدگی نان را کشف نمودند و سپس توسط همان اجرام کپک زدگی موادی به نام اولین داروی آنتی بیوتیک با نام نهایی محصول دارویی که در ریشه کنی عفونت ها نقش بسزایی داشتند بنام پنی سیلین به دنیا معرفی و خدمت بزرگی در جامعه پزشکی نمود و این دانشمند در نوشته و تحقیق خودش که در خصوص کشف پنی سیلین نموده بود یادی از امام جعفر صادق (ع) ننمودند و پیدایش آن را تمام و کمال به نام خودشان پیوند زدند و ما انسانها ممنون آقای دانشمند فلمینگ بوده و هستیم و امّا می گوئیم جناب آقای الکساندر فلمینگ شایسته بود که غرور و تکبّر خود را کنار می گذاشتید و ای کاش! در این راستا جریان اصلی این کشف بزرگ را سانسور نمی نمودید و یادآور آن دانش و علوم طب حضرت امام جعفر صادق (ع) می بودید، بسیار ارزشمند و شایسته بود، خدا همة شما را رحمت کند و از گناهان ما درگذرد و در چنین موارد حساسی به هیچ وجه نباید از یاد خدا غافل شد و دل به اسیری شیطان سپرد تا اینکه از غرور و تکبّر که واژه بسیار گمراه کننده و گناه بزرگ است از شیطان است و بس حذر نمود.                                                         
 برگرفته از مقدمه کتاب بسوی توسعه پایدار نویسنده ناصر روئین فرد
 
 
 
   

مکر؛هدف از آفرینش و خلقت انسانها اینست که کدام مان نیکو عمل می ک

به نام خداوند بخشنده مهربان

دوستان عزیز وبا احساس و آگاه به همه چیز

هر کار درست و اندیشه شایسته به چهره انسان زیبایی می بخشد.

    بگذارید از واقعیت و حقیقتی که به وقوع پیوست را نقل نمایم .

و اما کلام خدا .....

ای انسان تو بنده منی ومن خلق کننده همه موجودات روی زمین هستم در مبارزه و رسیدن به پیروزی با نقشه ها و مکرها سعی و تلاش را برای رسیدن به ان بکار خواهد برد ولی بر خلاف ان استعداد و توان به معنی واقعی کلمه از واژه مکر استفاده نموده تا همه چیز را از ان خود کند اما در این میدان در برابر گرد باد ها خداوند می فرماید تو مکربنما  و من هم مکر خواهم کرد ببین و بیندیش که مکر من چگونه و به چه صورت خواهد بود من از راهی وارد عمل خواهم شد که به فکر تو نخواهد رسید .مکر من اینست کسی که گناه می کند به حقوق هم نوع و همخون خوداحترام نمی گذارد از ناحیه عقل بر وی نفوذ می کنم و عقل وی را گرد می کنم "گرد کردن عقل بمعنی واقعی کلمه بی عقل کردن عقل وی است " با گرد کردن عقل او بی عقل خواهد شد با بی عقل شدن فسق خود را آشکار می کند و تمام گناهانی که مرتکب شده است و نا حقی ها و ظلم و ستمی که به هم نوع خودش کرده است همه آن اعمال زشت را بین مردم هویدا خواهد نمود وهمه این زمین خوردن ها و بدبختی های وی همان است که از ناحیه عقل ضربه ای خورده است واین همان گرد شدن عقل است و نتیجتا بی عقل شدن عقل وی است . .و اما داستان واقعی و حقیقی که در اداره ما به وقوع پیوست به شرحی است که دارم عرض می کنم در اداره ما هر سال یکبار چند تا وام خودرو و تعداد زیادی هم وام با مبالغ متعدد را بین همکاران قرعه کشی می کنند و به شما بگویم که اسمش وام قرعه است در اصل به هر کسی که دلشان بخواهد می دهند در همین گیر ودار ها فردی زبل وبه حساب خودش ازحالت هایی برخوردار است که دور از انسانی است که تمام فرشته ها به پایش افتاده اند و او را سجده نموده و به همین خاطر نام اشرف مخلوقات به خود شکل گرفته است و این واقعا بی شرمی است بی شرمی که حد و حساب ندارد اقایان که لباس انسان های مؤمن را بر تن نموده اندوجانماز آب می کشند  ولی خدا را گواه می گیرم که بویی از شرف و انسان بودن و وجدان خدایی را نداشته و بسیار بسیار نامرد روزگارند اقایان وام ها را بین خودشان تقسیم نموده که یکی از این وام خودرو ها را به پسر عمه حراست است داده ودیگر وام های باقی را به افرادی که  باند بازی است داده اند ودیگر افراد کارمند که در بیچارگی و قرض و قسط و مریضی بسر می برند و همین طور هم با نوشتن نامه به رئیس اداره که خود را ... محافظ دین خدا و ...می دانند ابراز همدردی نموده وخلاصه مطلب این که با نوشتن نامه از رئیس اداره خواسته اند که اگر چنانچه امکان دارد با توجه به سوابق خود مارا برای وام در نظر بگیرید بعداز همه این ابراز درد و رنج ها که برای من شخصا اتفاق افتاده و همچنین موضوع کلاهبرداری 8میلیون تومان از اینجانب توسط فردی سنگدلی که ان شخص ، پاسدار باز نشسته بود ودر رابطه با خرید منزل "معاوضه منزل با منزل وی که مبلغی برایم بماند تا بتوانم پولی که به مردم بدهکار هستم را پرداخت نمایم وسپس مشخص شد که منزل از وی نبوده است و از طرفی شخص کلاهبردار خود را قاضی دادگستری مشهد خطاب نمود وهمین طور هم مدارک جعلی که درست نموده بود وی را نشان دهد بر قاضی و کارمند دادگستری مشهد با این شکل در دام فرد بازنشسته سپاه افتادم"خواهرم 8میلیون تومان برادرم یک میلیون تومان و خودم 8میلیون تومان "   و سپس وی خود را ناپدید نمود وبعداز یکسال وی را شناسایی و تحویل دادگستری دادیم با محاکمه وی قاضی گفت غلط کردید که پول تان را دادید بله دوستان این از قاضی دادگستری جمهوری اسلامی که در روز روشن وی را یعنی کلاهبردار را بالا برد تا از زندان که خارج شد باز هم به کارهای نجس و زشت خودش ادامه دهد و این هم از وضعیت زندگی من که برایم به وقوع افتاد .همه این جرایانات را برای مدیر اداره مان نوشته و به وی گفتم اقای رئیس برای رفع مشکل زندگیم وام خود رو را به من بدهید و از طرفی در حق کسی ستم نخواهد شد چون سابقه خدمتی من زیاد است و همچنین از اداره چیزی نگرفته و در واقع دیگر همکاران تسهیلات زندگی را گرفته اند ولی من نگرفته ام اما بی انصافان روزگار و سنگدلان این جانماز آب کشان همه مطالب وتعریف ها و نامه نوشتن ها به اندازه پشه ای در نظر شان ارزش نداشته و همچنین در مورد همکاران دیگر هم همینطور –علی ایحال حراست –مدیر اداره و مسؤل امور اداری و.. که گروهی بودند که با خودشان فامیل بوده اند مثل پسر عمه –خواهر زاده و ... با هدفمندی از پیش تعین شده به محض رسیدن پیک از معاونت پشتیبانی بابت چند فقره وام خودرو و تعداد زیاد وام های دیگر و... همه کارها و تعیین افراد کارهای مربوط به ان شده بود  وبه جهت این که کسی متوجه قضیه نشود یک روز که مسؤل کارگزینی نبوده است اسم افراد را تایپ نموده بودند برای ارسال به بانک برای دریافت وام ها کارها انجام شده بود به گفته مسؤل کارگزینی این عملیات خیانت به کارمندان از قبل طی نقشه از پیش تعیین شده معمول شده بود بله خوانندگان این نوشته ها که با قطرات اشک که مرکب "جوهر " ان بوده است و قلم ان توسط انگشتانی به هم بافته شده بود همه این ها بر اساس واقعیت است بر اساس تحقیقات اصولی و حساب شده انجام و به رشته تحریر در امده است عملیات انجام می شود توسط خائنین جانماز ابکش نموده و ریاکار و منافق همانطوری که عرض نمودم بوسیله یگ گروه فامیل پسر عمه وخواهر زاده و... واما چگونه و به چه صورت نامه معرفی یکی از افراد که توسط شبکه به بانک شده بود ان اطلاعات به روئیت ما رسید چیزی که انها نمی خواستند کسی متوجه این موضوع شوند واز انجا که خداوند فرمود بنده من هر اندازه که خود را زرنگ و مکار تلقی کند ولی نمی تواند ان مکر به مکر من برسد زیرا من ابتدا از ناحیه عقل وی را بی عقل نموده یعنی عقل وی را" گرد" می کنم  و سپس مو جب لو دادن خودشان می شود وفاش شدن این راز که پر از نجاست و گنداب بود اشکار گردید به این صورت که نقل می کنم .ارباب رجوعی به ما مراجعه نمود برای انجام شدن کارش واو را برای انجام یک سری کار به دبیر خانه مر کز معرفی نموده وسپس ارباب رجوع رفت وروز دیگربرگشت  وپاکت نامه را اورد و به ما داد به محض باز کردن درب پاکت نامه ای را دیدیم که بطور اتفاقی از دبیر خانه که می بایست به صورت محرمانه به بانک ارسال می گردید به دست ارباب رجوع ما می رسیده است واسم این باید معجزه نامید  وبه این نحو و این شکل رازی که نمی خواستن بین افراد بین همکاران فاش شود به قوه خدا و حرکت و نیروی مطلق خدا اشکار گردید –مارا باش که همیشه به حراست و مسؤل امور اداری تماس می گرفتیم با این مطلب که کی باید وضعیت وام ها مشخص و به بانک ارسال گردد, بر این اساس که افراد تعیین شده این وام ها کی مشخص خواهد شد؟ با روئیت نامه گوشی را برداشتم و به مسؤل امور اداری ... تماس گرفتم و ایشان که نامه اش دست ارباب رجوع  بود و هم اکنون در نزد من است گفتم اقای ... وضعیت وام ها مشخص می شود ایشان با پرویی و به دروغ گفت من اصلا خبر ندارم و در جریان نیستم ودر جواب گفتم اخه می شود که شما بی خبر باشید وخلاصه مطلب که راز خائنین آشکار شد اما زورمان به مدیر اداره نرسید واو را به خدا واگذار کردیم که او را به سزای اعماشان برساند .

 

والسلام علیکم ---خدانگهدار.


مکر -:هدف از خلقت انسان ها بمنظور اینست که با آفرینش ما کداممان

به نام خداوند بخشنده مهربان

دوستان عزیز وبا احساس و آگاه به همه چیز

هر کار درست و اندیشه شایسته به چهره انسان زیبایی می بخشد.

    بگذارید از واقعیت و حقیقتی که به وقوع پیوست را نقل نمایم .

و اما کلام خدا .....

ای انسان تو بنده منی ومن خلق کننده همه موجودات روی زمین هستم در مبارزه و رسیدن به پیروزی با نقشه ها و مکرها سعی و تلاش را برای رسیدن به ان بکار خواهد برد ولی بر خلاف ان استعداد و توان به معنی واقعی کلمه از واژه مکر استفاده نموده تا همه چیز را از ان خود کند اما در این میدان در برابر گرد باد ها خداوند می فرماید تو مکربنما  و من هم مکر خواهم کرد ببین و بیندیش که مکر من چگونه و به چه صورت خواهد بود من از راهی وارد عمل خواهم شد که به فکر تو نخواهد رسید .مکر من اینست کسی که گناه می کند به حقوق هم نوع و همخون خوداحترام نمی گذارد از ناحیه عقل بر وی نفوذ می کنم و عقل وی را گرد می کنم "گرد کردن عقل بمعنی واقعی کلمه بی عقل کردن عقل وی است " با گرد کردن عقل او بی عقل خواهد شد با بی عقل شدن فسق خود را آشکار می کند و تمام گناهانی که مرتکب شده است و نا حقی ها و ظلم و ستمی که به هم نوع خودش کرده است همه آن اعمال زشت را بین مردم هویدا خواهد نمود وهمه این زمین خوردن ها و بدبختی های وی همان است که از ناحیه عقل ضربه ای خورده است واین همان گرد شدن عقل است و نتیجتا بی عقل شدن عقل وی است . .و اما داستان واقعی و حقیقی که در اداره ما به وقوع پیوست به شرحی است که دارم عرض می کنم در اداره ما هر سال یکبار چند تا وام خودرو و تعداد زیادی هم وام با مبالغ متعدد را بین همکاران قرعه کشی می کنند و به شما بگویم که اسمش وام قرعه است در اصل به هر کسی که دلشان بخواهد می دهند در همین گیر ودار ها فردی زبل وبه حساب خودش ازحالت هایی برخوردار است که دور از انسانی است که تمام فرشته ها به پایش افتاده اند و او را سجده نموده و به همین خاطر نام اشرف مخلوقات به خود شکل گرفته است و این واقعا بی شرمی است بی شرمی که حد و حساب ندارد اقایان که لباس انسان های مؤمن را بر تن نموده اندوجانماز آب می کشند  ولی خدا را گواه می گیرم که بویی از شرف و انسان بودن و وجدان خدایی را نداشته و بسیار بسیار نامرد روزگارند اقایان وام ها را بین خودشان تقسیم نموده که یکی از این وام خودرو ها را به پسر عمه حراست است داده ودیگر وام های باقی را به افرادی که  باند بازی است داده اند ودیگر افراد کارمند که در بیچارگی و قرض و قسط و مریضی بسر می برند و همین طور هم با نوشتن نامه به رئیس اداره که خود را ... محافظ دین خدا و ...می دانند ابراز همدردی نموده وخلاصه مطلب این که با نوشتن نامه از رئیس اداره خواسته اند که اگر چنانچه امکان دارد با توجه به سوابق خود مارا برای وام در نظر بگیرید بعداز همه این ابراز درد و رنج ها که برای من شخصا اتفاق افتاده و همچنین موضوع کلاهبرداری 8میلیون تومان از اینجانب توسط فردی سنگدلی که ان شخص ، پاسدار باز نشسته بود ودر رابطه با خرید منزل "معاوضه منزل با منزل وی که مبلغی برایم بماند تا بتوانم پولی که به مردم بدهکار هستم را پرداخت نمایم وسپس مشخص شد که منزل از وی نبوده است و از طرفی شخص کلاهبردار خود را قاضی دادگستری مشهد خطاب نمود وهمین طور هم مدارک جعلی که درست نموده بود وی را نشان دهد بر قاضی و کارمند دادگستری مشهد با این شکل در دام فرد بازنشسته سپاه افتادم"خواهرم 8میلیون تومان برادرم یک میلیون تومان و خودم 8میلیون تومان "   و سپس وی خود را ناپدید نمود وبعداز یکسال وی را شناسایی و تحویل دادگستری دادیم با محاکمه وی قاضی گفت غلط کردید که پول تان را دادید بله دوستان این از قاضی دادگستری جمهوری اسلامی که در روز روشن وی را یعنی کلاهبردار را بالا برد تا از زندان که خارج شد باز هم به کارهای نجس و زشت خودش ادامه دهد و این هم از وضعیت زندگی من که برایم به وقوع افتاد .همه این جرایانات را برای مدیر اداره مان نوشته و به وی گفتم اقای رئیس برای رفع مشکل زندگیم وام خود رو را به من بدهید و از طرفی در حق کسی ستم نخواهد شد چون سابقه خدمتی من زیاد است و همچنین از اداره چیزی نگرفته و در واقع دیگر همکاران تسهیلات زندگی را گرفته اند ولی من نگرفته ام اما بی انصافان روزگار و سنگدلان این جانماز آب کشان همه مطالب وتعریف ها و نامه نوشتن ها به اندازه پشه ای در نظر شان ارزش نداشته و همچنین در مورد همکاران دیگر هم همینطور –علی ایحال حراست –مدیر اداره و مسؤل امور اداری و.. که گروهی بودند که با خودشان فامیل بوده اند مثل پسر عمه –خواهر زاده و ... با هدفمندی از پیش تعین شده به محض رسیدن پیک از معاونت پشتیبانی بابت چند فقره وام خودرو و تعداد زیاد وام های دیگر و... همه کارها و تعیین افراد کارهای مربوط به ان شده بود  وبه جهت این که کسی متوجه قضیه نشود یک روز که مسؤل کارگزینی نبوده است اسم افراد را تایپ نموده بودند برای ارسال به بانک برای دریافت وام ها کارها انجام شده بود به گفته مسؤل کارگزینی این عملیات خیانت به کارمندان از قبل طی نقشه از پیش تعیین شده معمول شده بود بله خوانندگان این نوشته ها که با قطرات اشک که مرکب "جوهر " ان بوده است و قلم ان توسط انگشتانی به هم بافته شده بود همه این ها بر اساس واقعیت است بر اساس تحقیقات اصولی و حساب شده انجام و به رشته تحریر در امده است عملیات انجام می شود توسط خائنین جانماز ابکش نموده و ریاکار و منافق همانطوری که عرض نمودم بوسیله یگ گروه فامیل پسر عمه وخواهر زاده و... واما چگونه و به چه صورت نامه معرفی یکی از افراد که توسط شبکه به بانک شده بود ان اطلاعات به روئیت ما رسید چیزی که انها نمی خواستند کسی متوجه این موضوع شوند واز انجا که خداوند فرمود بنده من هر اندازه که خود را زرنگ و مکار تلقی کند ولی نمی تواند ان مکر به مکر من برسد زیرا من ابتدا از ناحیه عقل وی را بی عقل نموده یعنی عقل وی را" گرد" می کنم  و سپس مو جب لو دادن خودشان می شود وفاش شدن این راز که پر از نجاست و گنداب بود اشکار گردید به این صورت که نقل می کنم .ارباب رجوعی به ما مراجعه نمود برای انجام شدن کارش واو را برای انجام یک سری کار به دبیر خانه مر کز معرفی نموده وسپس ارباب رجوع رفت وروز دیگربرگشت  وپاکت نامه را اورد و به ما داد به محض باز کردن درب پاکت نامه ای را دیدیم که بطور اتفاقی از دبیر خانه که می بایست به صورت محرمانه به بانک ارسال می گردید به دست ارباب رجوع ما می رسیده است واسم این باید معجزه نامید  وبه این نحو و این شکل رازی که نمی خواستن بین افراد بین همکاران فاش شود به قوه خدا و حرکت و نیروی مطلق خدا اشکار گردید –مارا باش که همیشه به حراست و مسؤل امور اداری تماس می گرفتیم با این مطلب که کی باید وضعیت وام ها مشخص و به بانک ارسال گردد, بر این اساس که افراد تعیین شده این وام ها کی مشخص خواهد شد؟ با روئیت نامه گوشی را برداشتم و به مسؤل امور اداری ... تماس گرفتم و ایشان که نامه اش دست ارباب رجوع  بود و هم اکنون در نزد من است گفتم اقای ... وضعیت وام ها مشخص می شود ایشان با پرویی و به دروغ گفت من اصلا خبر ندارم و در جریان نیستم ودر جواب گفتم اخه می شود که شما بی خبر باشید وخلاصه مطلب که راز خائنین آشکار شد اما زورمان به مدیر اداره نرسید واو را به خدا واگذار کردیم که او را به سزای اعماشان برساند .

 

والسلام علیکم ---خدانگهدار.


مکر

به نام خداوند بخشنده مهربان

دوستان عزیز وبا احساس و آگاه به همه چیز

هر کار درست و اندیشه شایسته به چهره انسان زیبایی می بخشد.

    بگذارید از واقعیت و حقیقتی که به وقوع پیوست را نقل نمایم .

و اما کلام خدا .....

ای انسان تو بنده منی ومن خلق کننده همه موجودات روی زمین هستم در مبارزه و رسیدن به پیروزی با نقشه ها و مکرها سعی و تلاش را برای رسیدن به ان بکار خواهد برد ولی بر خلاف ان استعداد و توان به معنی واقعی کلمه از واژه مکر استفاده نموده تا همه چیز را از ان خود کند اما در این میدان در برابر گرد باد ها خداوند می فرماید تو مکربنما  و من هم مکر خواهم کرد ببین و بیندیش که مکر من چگونه و به چه صورت خواهد بود من از راهی وارد عمل خواهم شد که به فکر تو نخواهد رسید .مکر من اینست کسی که گناه می کند به حقوق هم نوع و همخون خوداحترام نمی گذارد از ناحیه عقل بر وی نفوذ می کنم و عقل وی را گرد می کنم "گرد کردن عقل بمعنی واقعی کلمه بی عقل کردن عقل وی است " با گرد کردن عقل او بی عقل خواهد شد با بی عقل شدن فسق خود را آشکار می کند و تمام گناهانی که مرتکب شده است و نا حقی ها و ظلم و ستمی که به هم نوع خودش کرده است همه آن اعمال زشت را بین مردم هویدا خواهد نمود وهمه این زمین خوردن ها و بدبختی های وی همان است که از ناحیه عقل ضربه ای خورده است واین همان گرد شدن عقل است و نتیجتا بی عقل شدن عقل وی است . .و اما داستان واقعی و حقیقی که در اداره ما به وقوع پیوست به شرحی است که دارم عرض می کنم در اداره ما هر سال یکبار چند تا وام خودرو و تعداد زیادی هم وام با مبالغ متعدد را بین همکاران قرعه کشی می کنند و به شما بگویم که اسمش وام قرعه است در اصل به هر کسی که دلشان بخواهد می دهند در همین گیر ودار ها فردی زبل وبه حساب خودش ازحالت هایی برخوردار است که دور از انسانی است که تمام فرشته ها به پایش افتاده اند و او را سجده نموده و به همین خاطر نام اشرف مخلوقات به خود شکل گرفته است و این واقعا بی شرمی است بی شرمی که حد و حساب ندارد اقایان که لباس انسان های مؤمن را بر تن نموده اندوجانماز آب می کشند  ولی خدا را گواه می گیرم که بویی از شرف و انسان بودن و وجدان خدایی را نداشته و بسیار بسیار نامرد روزگارند اقایان وام ها را بین خودشان تقسیم نموده که یکی از این وام خودرو ها را به پسر عمه حراست است داده ودیگر وام های باقی را به افرادی که  باند بازی است داده اند ودیگر افراد کارمند که در بیچارگی و قرض و قسط و مریضی بسر می برند و همین طور هم با نوشتن نامه به رئیس اداره که خود را ... محافظ دین خدا و ...می دانند ابراز همدردی نموده وخلاصه مطلب این که با نوشتن نامه از رئیس اداره خواسته اند که اگر چنانچه امکان دارد با توجه به سوابق خود مارا برای وام در نظر بگیرید بعداز همه این ابراز درد و رنج ها که برای من شخصا اتفاق افتاده و همچنین موضوع کلاهبرداری 8میلیون تومان از اینجانب توسط فردی سنگدلی که ان شخص ، پاسدار باز نشسته بود ودر رابطه با خرید منزل "معاوضه منزل با منزل وی که مبلغی برایم بماند تا بتوانم پولی که به مردم بدهکار هستم را پرداخت نمایم وسپس مشخص شد که منزل از وی نبوده است و از طرفی شخص کلاهبردار خود را قاضی دادگستری مشهد خطاب نمود وهمین طور هم مدارک جعلی که درست نموده بود وی را نشان دهد بر قاضی و کارمند دادگستری مشهد با این شکل در دام فرد بازنشسته سپاه افتادم"خواهرم 8میلیون تومان برادرم یک میلیون تومان و خودم 8میلیون تومان "   و سپس وی خود را ناپدید نمود وبعداز یکسال وی را شناسایی و تحویل دادگستری دادیم با محاکمه وی قاضی گفت غلط کردید که پول تان را دادید بله دوستان این از قاضی دادگستری جمهوری اسلامی که در روز روشن وی را یعنی کلاهبردار را بالا برد تا از زندان که خارج شد باز هم به کارهای نجس و زشت خودش ادامه دهد و این هم از وضعیت زندگی من که برایم به وقوع افتاد .همه این جرایانات را برای مدیر اداره مان نوشته و به وی گفتم اقای رئیس برای رفع مشکل زندگیم وام خود رو را به من بدهید و از طرفی در حق کسی ستم نخواهد شد چون سابقه خدمتی من زیاد است و همچنین از اداره چیزی نگرفته و در واقع دیگر همکاران تسهیلات زندگی را گرفته اند ولی من نگرفته ام اما بی انصافان روزگار و سنگدلان این جانماز آب کشان همه مطالب وتعریف ها و نامه نوشتن ها به اندازه پشه ای در نظر شان ارزش نداشته و همچنین در مورد همکاران دیگر هم همینطور –علی ایحال حراست –مدیر اداره و مسؤل امور اداری و.. که گروهی بودند که با خودشان فامیل بوده اند مثل پسر عمه –خواهر زاده و ... با هدفمندی از پیش تعین شده به محض رسیدن پیک از معاونت پشتیبانی بابت چند فقره وام خودرو و تعداد زیاد وام های دیگر و... همه کارها و تعیین افراد کارهای مربوط به ان شده بود  وبه جهت این که کسی متوجه قضیه نشود یک روز که مسؤل کارگزینی نبوده است اسم افراد را تایپ نموده بودند برای ارسال به بانک برای دریافت وام ها کارها انجام شده بود به گفته مسؤل کارگزینی این عملیات خیانت به کارمندان از قبل طی نقشه از پیش تعیین شده معمول شده بود بله خوانندگان این نوشته ها که با قطرات اشک که مرکب "جوهر " ان بوده است و قلم ان توسط انگشتانی به هم بافته شده بود همه این ها بر اساس واقعیت است بر اساس تحقیقات اصولی و حساب شده انجام و به رشته تحریر در امده است عملیات انجام می شود توسط خائنین جانماز ابکش نموده و ریاکار و منافق همانطوری که عرض نمودم بوسیله یگ گروه فامیل پسر عمه وخواهر زاده و... واما چگونه و به چه صورت نامه معرفی یکی از افراد که توسط شبکه به بانک شده بود ان اطلاعات به روئیت ما رسید چیزی که انها نمی خواستند کسی متوجه این موضوع شوند واز انجا که خداوند فرمود بنده من هر اندازه که خود را زرنگ و مکار تلقی کند ولی نمی تواند ان مکر به مکر من برسد زیرا من ابتدا از ناحیه عقل وی را بی عقل نموده یعنی عقل وی را" گرد" می کنم  و سپس مو جب لو دادن خودشان می شود وفاش شدن این راز که پر از نجاست و گنداب بود اشکار گردید به این صورت که نقل می کنم .ارباب رجوعی به ما مراجعه نمود برای انجام شدن کارش واو را برای انجام یک سری کار به دبیر خانه مر کز معرفی نموده وسپس ارباب رجوع رفت وروز دیگربرگشت  وپاکت نامه را اورد و به ما داد به محض باز کردن درب پاکت نامه ای را دیدیم که بطور اتفاقی از دبیر خانه که می بایست به صورت محرمانه به بانک ارسال می گردید به دست ارباب رجوع ما می رسیده است واسم این باید معجزه نامید  وبه این نحو و این شکل رازی که نمی خواستن بین افراد بین همکاران فاش شود به قوه خدا و حرکت و نیروی مطلق خدا اشکار گردید –مارا باش که همیشه به حراست و مسؤل امور اداری تماس می گرفتیم با این مطلب که کی باید وضعیت وام ها مشخص و به بانک ارسال گردد, بر این اساس که افراد تعیین شده این وام ها کی مشخص خواهد شد؟ با روئیت نامه گوشی را برداشتم و به مسؤل امور اداری ... تماس گرفتم و ایشان که نامه اش دست ارباب رجوع  بود و هم اکنون در نزد من است گفتم اقای ... وضعیت وام ها مشخص می شود ایشان با پرویی و به دروغ گفت من اصلا خبر ندارم و در جریان نیستم ودر جواب گفتم اخه می شود که شما بی خبر باشید وخلاصه مطلب که راز خائنین آشکار شد اما زورمان به مدیر اداره نرسید واو را به خدا واگذار کردیم که او را به سزای اعماشان برساند .

 

والسلام علیکم ---خدانگهدار.


یک روز صبرخدا برابر هزارسال عمرانسان

به نام خداوند بخشنده مهربان

که دور از انسانی است که تمام فرشته ها به پایش افتاده اند و او را سجده نموده و به همین خاطر نام اشرف مخلوقات به خود شکل گرفته است و این واقعا بی شرمی است بی شرمی که حد و حساب ندارد اقایان که لباس انسان های مؤمن را بر تن نموده اند ولی خدا را گواه می گیرم که ب

دوستان عزیز وبا احساس و آگاه به همه چیز

هر کار درست و اندیشه شایسته به چهره انسان زیبایی می بخشد.

    بگذارید از واقعیت و حقیقتی که به وقوع پیوست را نقل نمایم .

و اما کلام خدا .....

          ای انسان تو بنده منی ومن خلق کننده همه موجودات روی زمین هستم در مبارزه و رسیدن به پیروزی با نقشه ها و مکرها سعی و تلاش را برای رسیدن به ان بکار خواهد برد ولی بر خلاف ان استعداد و توان به معنی واقعی کلمه از واژه مکر استفاده نموده تا همه چیز را از ان خود کند اما در این میدان در برابر گرد باد ها خداوند می فرماید تو مکربنما  و من هم مکر خواهم کرد ببین و بیندیش که مکر من چگونه ؟! و به چه صورت خواهد بود ؟! من از راهی وارد عمل خواهم شد که به فکر تو نخواهد رسید .مکر من اینست کسی که گناه می کند به حقوق هم نوع و همخون خوداحترام نمی گذارد از ناحیه عقل بر وی نفوذ می کنم و عقل وی را گرد می کنم "گرد کردن عقل بمعنی واقعی کلمه بی عقل کردن عقل وی است " با گرد کردن عقل او بی عقل خواهد شد با بی عقل شدن فسق خود را آشکار می کند و تمام گناهانی که مرتکب شده است و نا حقی ها و ظلم و ستمی که به هم نوع خودش کرده است همه آن اعمال زشت را بین مردم هویدا خواهد نمود وهمه این زمین خوردن ها و بدبختی های وی همان است که از ناحیه عقل ضربه ای خورده است واین همان گرد شدن عقل است و نتیجتا بی عقل شدن عقل وی است وی است .و اما داستان واقعی و حقیقی که در اداره ما به وقوع پیوست به شرحی است که دارم عرض می کنم .

 

        در اداره ما هر سال یکبار 2تا وام خودرو و تعداد زیادی هم وام 2میلیون را بین همکاران قرعه کشی می کنند و به شما بگویدکه اسمش وام قرعه است در اصل به هر کسی که دلشان بخواهد می دهند در همین گیر ودار ها فردی زبل وبه حساب خودش ازحالت هایی برخوردار است ویی از شرف و انسان بودن و وجدان خدایی را نداشته و بسیار بسیار نامرد روزگارند اقایان وام ها را بین خودشان تقسیم نموده که یکی از این موام خودرو ها را به پسر عمه حراست است داده ودیگر وام های باقی را به افراد باند بازداده اند ودیگر افراد کارمند که در بیچارگی و قرض و قسط و مریضی بسر می برند و همین طور هم با نوشتن نامه به رئیس اداره که خود را ... محافظ دین خدا و ...می دانند ابراز همدردی نموده وخلاصه مطلب این که با نوشتن نامه از رئیس اداره خواسته اند که اگر چنانچه امکان دارد با توجه به سوابق خود مارا برای وام در نظر بگیرید    ادامه دارد...روئین فرد.